چو ایران مباشد تن من مباد ( از اشعار فردوسی )

ساخت وبلاگ

 

 

  سیاوش منم نه از پریزادگان ** از ایرانم از شهر آزادگان

   که ایران بهشت است یا بوستان ** همی بوی مشک آید از بوستان

   سپندارمذ پاسبان تو ایران باد ** ز خرداد روشن روان تو باد

   ندانی که ایران نشست من است ** جهان سر به زیر دست من است

   هنر نزد ایرانیان است و بس ** ندادند شیر ژیان را به کس

   همه یکدلانند و یزدان شناس ** به نیکی ندارند از بد هراس 

دریغ است که ایران ویران شود ** کنام شیران و پلنگان شود

   همه جای جنگی سواران بدی ** نشستن گه شهریاران بدی

   چو ایران نباشد تن من مباد ** بر این بوم و بر زنده یک تن مباد

همه روی یکسر به جنگ آوریم ** جهان بر بد اندیش تنگ آوریم

ز بهر بر و بوم و پیوند خویش ** زن و کودک وخرد و فرزند خویش

همه سر به تن کشتن دهیم ** از آن به که کشور به دشمن دهیم
 

شاعران پارسی...
ما را در سایت شاعران پارسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا محمدی reza14 بازدید : 421 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1391 ساعت: 15:10